کاربر گرامی خوش آمدید

شما هم می توانید در درس ریاضی خود موفق باشید

ندکی به گذشته برگردیم، به گذشته کشور خودمان. فرض کنیم در دویست، سیصد سال پیش زندگی می کنیم، مدرسه ای به سبک امروزی وجود ندارد؛ از کتاب درسی خبری نیست، به سختی میتوان کسی را پیدا کرد که در راه کسب دانش ما را راهنمایی کند، بیشتر کتاب های موجود؛ خطی و کمیاب است، نوشته ها پیچیده و غیر قابل فهم اند، فرهنگ یا واژه نامه ای هم وجود ندارد که بتوان به یاری آنها گره این پیچیدگی ها را باز کرد، کشور نا امن است، حتی هستند افراد با نفوذی که کار علمی و به خصوص کار ریاضی را ناپسند می دانند و مردم را از نزدیک شدن به آن منع می کنند و …

از زبان حکیم عمر خیام، ریاضی دان، اخترشناس و شاعر نامدار بشنویم. او در مقدمه کتاب معروف “جبر” خود می نویسد:

(… دچار زمانه ای شده ایم که اهل علم از کار افتاده و جز عده کمی باقی نمانده اند تا از فرصت برای بحث و تحقیق علمی استفاده کنند. برعکس حکیم نمایان دوره ما، همه دست اندرکارند، اگر دانش و معرفتی نیز دارند صرف اغراض پست جسمی می کنند، اگر با انسانی رو به رو شوند که در جست و جوی حقیقت راسخ و صادق است و روی از باطل و زور می گرداند، او را استهزا و تحقیر می کنند…)

 

پس چگونه است که در چنین دوره هایی و با وجود چنین دشواری هایی باز هم ریاضی دانان بزرگی همچون خوارزمی، بیرونی، فارابی، ابن سینا، خیام، جمشید کاشانی داشته ایم؟ ریاضی دانانی که سهمی عظیم در ساختمان دانش ریاضی جهان داشته اند و نوشته ها و آثار آنها هنوز هم بعد از گذشت سده های بسیار قابل استفاده و منبع الهام علاقمندان است؟ و آیا امروز وقتی که بسیاری از این دردها وجود ندارد، باید به بهانه جویی برخی از جوانان که ناکامی خود را در درس های ریاضی ( و البته نه تنها ریاضی)، ناشی از نارساییهای کتب درسی و معلم و محیط مدرسه و نداشتن معلم خصوصی می دانند، تسلیم شد؟؟

ریاضیات تکیه بر اندیشه و عقل آدمی دارد و سر و کارش با استدلال منطقی است و هر انسانی ولو استعدادی نه چندان درخشان می تواند با یاری جستن از اندیشه، عقل و استدلال خود به ریاضیات دست یابد و آن را فرا گیرد. در مرحله کنونی، کسی از دانش آموزان ما نمی خواهد ریاضی دان باشند و نایافته های ریاضی را بیابند ( اگرچه رسیدن به چنین مرحله ای، ناممکن نیست)، از ما می خواهند چه چیزهایی را یاد بگیریم که صدها سال پیش پیدا شده و در طول سده های متوالی سوهان خورده و به صورتی شفاف و قابل درک به ما رسیده اند، شاید شعر گفتن کار ساده ای نباشد، ولی هر کسی میتواند یاد بگیرد، شعر حاضر و آماده دیگران را چگونه بخواند، در کجاها مکث کند، روی چه واژه هایی تکیه کند، کجا صدای خود را اندکی بالا ببرد و کجا اندکی پایین بیاورد و البته به شرطی می تواند غزل حافظ یا رباعی خیام را درست و بی عیب بخواند که معنای آن را به خوبی درک کرده باشد و این کار دشواری نیست. همت و غیرت می خواهد و اندکی صرف وقت. تجربه نشان داده است که هر کسی ( به شرطی که به مفهوم واقعی کلمه، عقب افتادگی ذهنی نداشته باشد) می تواند ریاضیات دبیرستانی را به خوبی فراگیرد و بر جنبه های مختلف آن مسلط شود و تنها شرط رسیدن به چنین موفقیتی، خواستن است.